گل های زندگیم

...

علی جون با امین عمه فروغ، که کافی بود فامیل بیان خونه اونوقت علی با دوچرخه بازی کردن خودشو هلاک می کرد انرژی هسته ای پیشش کم می آورد.  ...

این اولین جشن تولدی بود که برای پسر عزیزم علی جون گرفتم. ایشاء الله صد سال زنده باشی. چند روز قبل از این جشن شما از پله های خونمون با دوچرخت افتادی که این باعث لکنت زبونت شد و ما همه نگران این اتفاق بودیم چون خدا به ما رحم کرد و تو رو به ما بخشید. ...

  ...

علی، رومینا و رهای عزیزم بدونید من همه چی رو فداتون می کنم حتی جوانیمو. با تمام اتفاق های که برام پیش اومد فقط و فقط به خاطر شما تحمل و گذشت کردم. امیدوارم سالم باشین و تندرست و در زندگیتون خوشبخت باشین چون شما رنگی از خوشبختی رو ندیدین. دوستون دارم گلای من ...

...

علی در 5 اردیبهشت سال 1380 در بیمارستان امام خمینی(ره) در شهر زابل متولد شد. که با اومدنش همگی رو خوشحال کرد. رومینا دومین فرزندم که در تاریخ 28/5/83 در بیمارستان امیر المومنین زابل متولد شد و اما سومین فرزندم که رها جون نام دارد در همان بیمارستان و در تاریخ 14/10/88 متولد شد .